بهانه برای قتل شوهر بخاطر یک عشق قدیمی
تاریخ انتشار: ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۷۴۷۶۱۶
ایران نوشت: بیتا 38 ساله مدتها بود که به اختلافات خانوادگی دامن میزد تا از شوهر58 سالهاش طلاق بگیرد. او قبل از آنکه با مرد نگون بخت ازدواج کند، از ازدواج اولش شکست خورده بود و بعد از آن با یکی از اقوام نزدیکش ارتباط داشت تا اینکه قربانی به خواستگاریاش آمد برخلاف میل باطنیاش پای سفره عقد نشست و زندگی مشترک خود را با او آغاز کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این درحالی بود که فرشاد دستبردار نبود و همچنان سعی داشت به ارتباط پنهانی خود با او ادامه دهد؛ تا اینکه در مهرماه سال گذشته مشاجره لفظی بین بیتا و شوهرش اوج گرفت و کار به جایی کشید که همسرش با کمربند به جانش افتاد و او را به باد کتک گرفت.
ساعتی بعد بیتا با صدای گریان با فرشاد تماس گرفت و ماجرای کتک خوردنش را به وی منتقل کرد. ارتباط بین این دو نفر از فضای مجازی به دیداری تبدیل شد. از طرفی هم خشونت کلامی و فیزیکی همسر بیتا باعث شده بود که اختلافات خانوادگی بین آنها شدت بگیرد.
نقشه شوم
بیتا برای آنکه از کتک خوردنهای همسرش خلاص شود، برای رسیدن به خواستهاش به هر ترفندی متوسل میشد تا اینکه برای بار چندم ماجرای کتک خوردن از همسرش را با فرشاد در میان گذاشت. افکار پلیدی ذهن او را درگیر کرده بود؛ نقشه کشید که فرشاد همسرش را بیسروصدا گوش مالی دهد.
دسیسه قتل
بیتا با حرفهایش توانسته بود فرشاد 48 ساله را وارد ماجرای خطرناکی کند و جان همسرش را بگیرد و کودکی را از داشتن پدر محروم کند، بالاخره طراحی این نقشه هولناک به پایان رسید و فرشاد برای خرید چاقو به بازار رفت؛ طولی نکشید که مقدمات این جنایت وحشتناک فراهم شد.
مهرماه سال گذشته بود که فرشاد با مراد تماس تلفنی گرفت و با او قرار ملاقات گذاشت و همزمان به بهانه اینکه با همسر یکی از اقوامش قرار ملاقات دارد، از دوستش وحید23 ساله خواست که با موتورسیکلت وی را به سر قرار ببرد. مراد هم بیخبر از حادثه تلخی که انتظارش را میکشد، بیدرنگ از خانه بیرون زد و به سمت محل قرار حرکت کرد .
عقربهها ساعت 11 شب را نشان میداد فرشاد وقتی آنجا رسید و همه چیز را آماده دید، اجرای جنایت خونینش را آغاز کرد. او که کلاه کاسکت در سرداشت و خون جلوی چشمانش را گرفته بود به محض دیدن مراد به سمتش حملهور شد و چاقو را از جیبش درآورد و بدون هیچ مقدمهای به جانش افتاد وضرباتی را به او وارد کرد.
مرد نگونبخت غرق درخون و نقش برزمین شد.مرد موتورسوار که غافلگیر شده بود، از برخورد خشونتآمیز فرشاد بهت زده شد.دقایقی بعد وقتی انگیزه وی را از جنایت خونین جویا شد، فرشاد گفت: قربانی، همسر یکی از اقوام نزدیکم است. خیلی او را اذیت کرده بود قصد کشتنش را نداشتم خواستم گوش مالی به او بدهم اما دریک لحظه کنترل عصبی خود را از دست دادم و با چاقو به جانش افتادم.
سپس عامل اصلی جنایت به همراه پسر جوان با موتورسیکلت درحالی از محل فرار کردند که نمیدانستند دوربین مداربسته، محل جنایت خونین را به ثبت رسانده است.
ساعتی بعد رهگذران وقتی با جسد غرق درخون مردی روبهروشدند خیلی زود ماجرای قتل را به پلیس 110 گزارش دادند.
با ورود پلیس به صحنه جنایت و دستور مقام قضایی پیکر بیجان قربانی به پزشکی قانونی انتقال یافت، همزمان مشخص شد که جسد متعلق به مرد 58 سالهای به نام مراد وساکن کوچصفهان است.
ثبت لحظه جنایت خونین توسط دوربین مداربسته
بدین ترتیب به دستور بازپرس ویژه قتل، تیمی از کارآگاهان پلیس مأموریت یافتند تا تحقیقاتی را برای شناسایی و دستگیری عامل یا عاملان این جنایت خونین آغاز کنند.
کارآگاهان درهمان تحقیقات اولیه دوربینهای مداربسته محدوده جنایت را مورد بازبینی قراردادند، پی بردند که دوربین مداربسته لحظه جنایت را ثبت کرده است.
همین سرنخ کافی بود که پلیس دریک قدمی عاملان این جنایت قرار بگیرد. بنابراین ابتدا صاحب موتورسیکلت احضار و تحت بازجویی قرار گرفت.
مرد جوان وقتی دید که دستشان برای پلیس روشده است و راز جنایت دوستش را افشا شده دید به ناچار لب به اعتراف گشود و گفت که فرشاد با چاقو مراد را به قتل رسانده است.به دنبال اعتراف پسر جوان خیلی زود فرشاد شناسایی و دستگیر شد.
این مرد وقتی دید که هیچ راه انکاری ندارد، قتل مراد را به گردن گرفت و گفت: از آنجایی که بیتا حدود 10 سال پیش از ازدواج اولش شکست خورده بود و با من ارتباط داشت، وقتی دیدم که معیارهایمان به هم نزدیک است، به خواستگاریاش رفتم اما خانوادهاش با ازدواج ما مخالفت کردند تا اینکه مراد که با او 20 سال اختلاف سنی داشت به خواستگاریاش آمد و با او ازدواج کرد.
متهم به قتل ادامه داد: بیتا وقتی زندگی مشترکش را با مراد آغاز کرد تلفنی و از طریق فضای مجازی با من هرازگاهی در ارتباط بود و از سختیهای زندگیاش میگفت. با توجه به اینکه مراد نیز از همسر اولش صاحب فرزند بود، همیشه بیتا میگفت که همسرش به بهانههای مختلف آنها را اذیت میکند.این درحالی بود که 8 سال از زندگی مشترک آنها گذشته بود و بیتا مدعی بود که در این 8 سال یک روز خوش به خود ندیده است.
فرشاد در ادامه اعترافش گفت: حرفهای بیتا بشدت مرا تحت تأثیر قرارداد و با مراد قرار گذاشتم؛وقتی آمد با چاقو به جانش افتادم.آن لحظه عصبانی بودم و نمیدانستم دست به چه جنایتی زدم اما اکنون بشدت پشیمان هستم و تقاضای عفو و بخشش دارم.
بنابراین گزارش از سوی بازپرس، پرونده این جنایت هولناک با صدورکیفرخواست به دادگاه کیفری استان گیلان فرستاده شد، اما دادگاه کیفری پرونده را نقض و خواستار تشکیل پرونده برای متهم به قتل از سوی پزشکی قانونی شد.
گفتنی است همسر مقتول از آنجایی که شاکی خصوصی ندارد، آزاد است!
منبع: خرداد
کلیدواژه: قتل حوادث جنایت خونین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khordad.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خرداد» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۷۴۷۶۱۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
واردات کالا بهانه است؛ هدف اصلی خروج ارز از کشور است
روزنامه شرق در یادداشتی نوشت: معمولا بعد از رسانهایشدن پرونده شرکتهایی که دارای تعهدات ارزی ایفانشده هستند، این سؤال در ذهن مخاطب شکل میگیرد که چگونه امکان دارد شرکتها، اعم از تولیدی یا بازرگانی برای واردات کالا از بانک مرکزی ارز دریافت کنند و نسبت به واردات کالاهای ثبت سفارش شده خود اقدام نکنند؟
از گذشتههای نهچندان دور و قبل از تشدید تحریمهای آمریکا و اتحادیه اروپا و قطع سیستم سوییفت و محدودشدن روابط کارگزاری بانکهای ایرانی با بانکهای خارجی، اکثر قریب به اتفاق واردکنندگان کالا، پس از اخذ پیشفاکتور از فروشنده خارجی و ثبت سفارش ورود کالا، برای اطمینان از دریافت کالای خود از فروشنده به بانکها مراجعه و درخواست صدور اعتبارات اسنادی به نفع ذینفع خارجی اعتبار میکردند.
بانکها نیز پس از دریافت اسناد حمل کالای مطابق شرایط اعتبار اسنادی، اقدام به خرید ارز از بانک مرکزی و پرداخت آن به فروشنده از طریق بانک کارگزار خارجی میکردند.
با توجه به اینکه فرایند یادشده تحت قوانین منتشرشده اتاق بازرگانی بینالمللی (یوسیپی، اینکوترمز و…) انجام میشد، احتمال قصور طرفین در ایفای تعهدات خود به طور معناداری کاهش مییافت.
با توجه به اینکه تا اواخر دهه ۸۰ شمسی اختلاف نرخ ارز در بازار آزاد و بانکها وجود نداشت، خروج ارز از کشور مطلوبیت چندانی برای واردکنندگان کالا نداشته و در مواردی صرفا اقدام به گراننمایی کالای خود و کسب سود بیشتر میکردند که در نهایت این گراننمایی نیز قیمت تمامشده کالا را افزایش میداد و متأسفانه ضمن اینکه واردکننده مالیات کمتری به جهت کمترشدن فاصله قیمت تمامشده خرید کالا و فروش آن در بازار و شناسایی سود ریالی کمتر در اظهارنامه مالیاتی خود، پرداخت میکرد، مصرفکننده نهایی نیز قیمت بالاتری بابت خرید کالا پرداخت میکرد. در واقع به علت گراننمایی، علاوه بر سود ریالی، بخشی از سود ارزی نیز بدون پرداخت مالیات نصیب واردکننده میشد.
در شرایط اقتصادی آن سالها بیشترین خطر موجود در فرایند یادشده متوجه بانکها بوده و زمانی پدید میآمد که واردکننده کالا در سرسید پرداخت اعتبار اسنادی، نسبت به تأمین وجه ریالی، برای خرید ارز از بانک مرکزی اقدام نمیکرد و بانک عامل به اجبار اقدام به خرید ارز از محل منابع خود کرده و موجب افزایش مطالبات معوق و رشد شاخص «انپیال» در بانکها میشد.
از سالهای آغازین دهه ۹۰ شمسی تا به امروز به علت تشدید تحریمها و همچنین محدودشدن روابط کارگزاری با بانکهای خارجی و در مقاطعی قطع سیستم سوییفت، شرکتها به آرامی روی به واردات کالا از طریق حواله بازرگانی آوردند که ریسک بیشتری دارد.
بخش کوچکی از واردکنندگان به خاطر تفاوت نرخ ارز موجود در بازار آزاد و بانکها (درحالحاضر سامانه نیما) و دیگر خلأهای کنترلی و راستیآزمایی موجود در کشور و همچنین انتفاع بسیار زیاد ناشی از تفاوت نرخ ارز و رانتهای موجود در اقتصاد دولتی، اقدام به ایجاد شبکهای از ذینفعان واحد در داخل و خارج کشور کرده و ارز را تحت عنوان واردات کالا از کشور خارج کرده و کالایی وارد نمیکنند و بخشی از شرکتها نیز پس از واردات از تفاوت نرخ ارز ناشی از گراننمایی خود استفاده میکنند. البته لازم به ذکر است که دراینمیان، افراد و شرکتهایی نیز هستند که در هیچیک از این دو گروه جای نگرفته و به طور کاملا سالم و قانونی اقدام به واردات کالاهای بازرگانی و مواد اولیه تولید میکنند.
در یک دهه اخیر دولتهای مختلف به دلایل متعدد مانند کنترل قیمت کالاهای اساسی، جلوگیری از افزایش تورم کالاهای اساسی و دارو، کنترل قیمت ارز و… اقدام به تخصیص ارز ترجیحی (۱۲۲۶۰.۴۲۰۰۰ و ۲۸۵۰۰۰ ریالی) و ارز سامانه نیما برای واردات کالا میکردند که با وجود صحیحنبودن از نظر اقتصادی و تدوین مقررات نظارتی متعدد به دلایل یادشده مورد سوءاستفاده قرار میگیرد.
در واقع به علت گراننمایی کالا بخشی از ارز کشور به طور مستتر و تحت عنوان واردات کالا از کشور خارج شده و باعث نمایش غیرواقعیتر ارز تجاری کشور شده و برنامهریزی سیاستگذاران اقتصادی کشور را تحت تأثیر میگذارد؛ اما با ابراز تأسف فراوان یکی از دلایل نامشهود گسترش خروج مستتر ارز، رعایتنشدن حلقه گمشده این روزهای جامعه یعنی «اخلاق» از طرف برخی از واردکنندگان کالا است.
بسیاری از این اشخاص که به نظر خودشان افراد باهوشی هستند، در این دوران سخت اقتصادی که سفره مردم به علت تورم روزبهروز کوچکتر میشود، فقط به فکر انتفاع خود بوده و در واقع بخشی از درآمد خود را به طور غیرمستقیم از سفره مردم برداشته و ادعای هوش بالا در بازرگانی را دارند؛ درحالیکه دستشان دیگر برای همه رو شده است.
نویسینده: یونس اکبری